کد مطلب:16632
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
آيا پيامبران از ملاكهاي تشريع احكام الهي آگاهي داشتند؟
آگاهي از تشريع بسان سكه دو رويه است، يك رويه آن را احكام و رويه ديگر آن را ملاكات احكام تشكيل ميدهد و از آنجا كه فعل الهي، پيراسته از عبث و بيهودگي است، قطعاً تشريعات الهي نيز كه نوعي از افعال او است داراي ملاك بوده و پيامبران از آن ملاكات آگاه بودهاند. اگرچه در اين باره دليل روشني در آيات قرآن يافت نميشود، ولي با توجه به برخي از آيات و نيز پارهاي از روايات ميتوان برآگاهي پيامبران از ملاكات احكام استدلال نمود.
قرآن ملاك برخي از احكام الهي را بيان نموده است و از اين آيات ميتوان استفاده كرد كه خداوند پيامبر گرامي را بر ملاك احكام خود آگاه نموده است و با توجه به اينكه اين امر از ويژگيهاي او بشمار ميرود ميتوان گفت ديگر پيامبران الهي نيز از اين آگاهي برخوردار بودهاند.
قرآن درباره ملاك تحريم شرابخواري و قمار بازي ميگويد:
«اِنَّما يُرِيدُ الشَيْطانُ اَنْ يُوقِعُ بَيْنَكُمْ العَدَاوَةَ وَالبَغْضاءَ فِي الخَمْرِ وَالمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ وَعَن الصَّلواةِ فَهَلْ اَنْتُمْ مُنْتَهُون» مائده/91
[شيطان ميخواهد از طريق شراب و قمار در ميان شما دشمني پديد آورد و شما را از ياد خدا و نماز باز دارد، آيا از اين كار ناروا خودداري ميكنيد؟]
در آيه ديگر ميفرمايد: «وَأَقِم الصَّلوةَ اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهي عَنْ الفَحْشاءِ وَالمُنْكَرِ» عنكبوت/45
[نماز را بپادار نماز انسان را از بديها باز ميدارد.]
و در آيات ديگر نيز به برخي از ملاكات احكام الهي اشاره شده است.
از رواياتي كه از پيشوايان معصوم در مورد ملاكات تشريع نقل شده است نيز ميتوان بر آگاهي پيامبران از علل تشريع احكام استدلال نمود، زيرا اين روايات گواه بر آگاهي امامان از ملاك و حكمت احكام الهي هستند، و با توجه به اينكه علم آنان به علم پيامبر اكرم (ص) منتهي ميگردد قهرا پيامبر اسلام بر آنها آگاه بوده است و بر اساس مطلبي كه قبلا يادآور شديم ميتوان بر آگاهي پيامبران ديگر نيز استدلال نمود.
مرحوم شيخ صدوق در اين موضوع كتاب مستقلي به نام علل الشرايع نوشته است و در آنجا ملاكات تشريع، و به اصطلاح امروز حكمت احكام را آورده است كه براي نمونه برخي را ميآوريم:
الف: امام در علت تحريم خوردن خون ميفرمايد:
خوردن خون مايه بدخوئي و سنگدلي ميگردد و بيم آن است كه پدر، فرزند را بكشد. (بحار الأنوار 14/872)
ب: درباره ميخوارگي ميفرمايد: افراد ميگسار بسان بتپرستند و سرانجام به ارتعاش در اعضاء دچار ميشوند و خوي جوانمردي در آنان ميميرد و بيم آن ميرود كه دنبال كردار زشت خود تا حد خونريزي بروند. (همان مأخذ).
اين نمونهها ما را به گستردگي علم پيامبر اسلام از طريق آگاهي فرزندان معصوم او رهبري ميكند.
و علاقمندان ميتوانند در اين قسمت به كتاب ياد شده مراجعه كنند.
البته بايد به اين نكته توجه داشت كه نتيجه اين برهان اثبات يك اصل كلي در باب علم پيامبران نيست و تنها ميتوان به طور في الجملة آن را اثبات كرد، و نيز بايد توجه نمود كه سخن در مقام ثبوت و امكان نيست، بلكه سخن در مقام اثبات و دليل بر چنين علمي است ولي در مقام ثبوت و امكان آن هيچ گونه ترديدي نيست.
از برخي از آيات استفاده ميشود كه برخي از اولياي الهي از روي ملاك داوري كرده و حكم را اجرا مينمودند و از اين نمونه است مصاحب موسي كه سه كار شگفت انگيز را انجام داد آنگاه به تفسير آنها پرداخت و روشن كرد كه كارهاي او بر اساس آگاهي از متن تكوين و مصالح و مفاسد حاكم بر آن بوده است. مثلا،
الف: كشتي مردم را سوراخ كرد.
ب: ديواري را كه در حال سقوط بود تعمير و نوسازي كرد.
: آية الله جعفر سبحاني
منشور جاويد ج 10
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.